وسوسهی رهاییبخش
مرد همسایه در را باز کرد. از آن مردهایی بود که در خانه شلوار چهارخانه و رکابی فیت میپوشند، سیگار نازک بلند میکشند و نان لواش به معدهشان نمیسازد.
داستان چگونه «بستهبندی» میشود؟
در قاببندی، روایتی یک یا چند روایت دیگر را دربرمیگیرد. روایت قاب زودتر تعریف میشود ولی ممکن است روایت اصلی نباشد. سه رفیق همراه یک سگ در جنگل، دور
دربارهی شرح یک نبرد کافکا
شرح یک نبرد کافکا حدود ساعت دوازده آغاز میشود. شخصیتها نام ندارند. مردی در کافه نشسته است و آشنای تازهاش بهسویش میآید. کسی که توی راهپله دیده است به
آخرین خانه
از شیب خاکی بالا رفتم. خانههای بعد از ما را بیشتر افغانیها گرفته بودند. آن روز هم یک خانوادهی جدید اثاث میآوردند. آخرین خانهی پای کوه، مال بهرام بود.
گنج سروش
شمارهی شرکت خدمات نظافت منزل، راهپله، محل کار – نیروهاتون بیمه دارن؟ – بیمهدار هم داریم. – قیمتش فرق داره؟ – نه فقط هزینهی بیمه از صاحبخونه دریافت میشه.
جهان بی رنج
دستگاهی ساختهاند دانشمندان نه، روانشناسان، که رنج را میکِشد. از دقیقن هفت سال پیش که روانشناسی یکی از شاخههای مهندسی شد، چشمگیر پیش رفت. شاید بپندارید دستگاه را به
آخرین دیدگاهها