سلطان نادار
شاه: صندوقمان خالیست. پول نداريم زن كاری كن. ملکه: چطور؟ پروردگار عالميان محتاج انديشۀ زنی شده است. شاه: هرچه ساختنی، ساختيم. هرچه فروختنی، فروختيم هرچه… ادامه »سلطان نادار
شاه: صندوقمان خالیست. پول نداريم زن كاری كن. ملکه: چطور؟ پروردگار عالميان محتاج انديشۀ زنی شده است. شاه: هرچه ساختنی، ساختيم. هرچه فروختنی، فروختيم هرچه… ادامه »سلطان نادار
استغفرالله در ساخت من کمکاری صورت گرفتهاست. میبایست یکی از انگشتانم قلم میشد یا در سرم چاپگر تعبیه میکردند تا پشتسرهم کاغذ بیرون بدهد. آن… ادامه »چرا مینویسم