تازه نوشته ام داغ بخوانید

آخرین خانه

از شیب خاکی بالا رفتم. خانه‌های بعد از ما را بیشتر افغانی‌ها گرفته بودند. آن روز هم یک خانواده‌ی جدید اثاث می‌آوردند. آخرین خانه‌ی پای کوه، مال بهرام بود.

گنج سروش

شماره‌ی شرکت خدمات نظافت منزل، راه‌پله، محل کار – نیروهاتون بیمه دارن؟ – بیمه‌دار هم داریم. – قیمتش فرق داره؟ – نه فقط هزینه‌ی بیمه از صاحب‌خونه دریافت می‌شه.

جهان بی رنج

دستگاهی ساخته‌اند دانشمندان نه، روانشناسان، که رنج را می‌کِشد. از دقیقن هفت سال پیش که روانشناسی یکی از شاخه‌های مهندسی شد، چشم‌گیر پیش رفت. شاید بپندارید دستگاه را به

پوست انداختن با نظریه‌ی دریافت

دارم پوست میندازم. دست کم دو معنا از این جمله برداشت می‌شود. من مار هستم و دارم پوست میندازم. یا در گذر از مرحله‌ای دشوار، رنج می‌کشم. طبق نظریه‌ی

با خواندن این داستان کوتاه شگفت‌زده خواهید شد

درباره‌ی آدمکش‌ها  اثر ارنست همینگوی   درِ خوراکپزی هنری باز شد و دو مرد وارد شدند. داستان آدمکش‌های همینگوی بی‌مقدمه آغاز می‌شود، پرحرکت و رک ادامه می‌یابد. داستان سوم‌شخص

خودت را باور کن

درهای کابینت کنار یخچال باز شد و هاروت از بالایی و ماروت از پایینی بیرون آمد. فرناز انتخاب شده بود تا دنیا را نجات دهد. باید جادو می‌آموخت. بلد