دربارهی شرح یک نبرد کافکا
شرح یک نبرد کافکا حدود ساعت دوازده آغاز میشود. شخصیتها نام ندارند. مردی در کافه نشسته است و آشنای تازهاش بهسویش میآید. کسی که توی راهپله دیده است به او از معشوقهاش میگوید چون در آن کافه آشنای دیگری ندارد تا از خوشبختیش برایش بگوید. مرد غمگین میشود و کار